اورول در مقاله زیر (Books vs. Cigarettes) نگاهی دارد به آمار مطالعه در بریتانیا و هزینههای مرتبط با آن.
یکی از دوستانم، که سردبیر روزنامه است، چند سال پیش که دیدبان آتشنشانی بود با تعدادی کارگر کارخانه همشیفت شده بود. بحث به روزنامه او کشیده شده بود و کارگرها گفته بودند که آن را میخوانند و با آن موافقند. اما وقتی نظرشان را راجع به بخش ادبی آن پرسیده بود با این پاسخ روبهرو شده بود: «فکر میکنی ما آن قسمت را میخوانیم؟ نصف مطالب آن راجع به کتابهایی است که دوازده شیلینگ و شش پنس قیمت دارند! ما نمیتوانیم برای یک کتاب آن همه پول بدهیم.» اما به گفته دوستم این افراد هیچ مشکلی با سفر یکروزه به بلکپول نداشتند و حاضر بودند چند پوند برای آن خرج کنند.
امروزه بسیار شایع است که بگویند خریدن، یا حتی خواندن کتاب کاری بسیار پرخرج است و از توان یک فرد نوعی خارج. برای همین بد نیست نگاهی دقیق به این مساله داشته باشیم. مخارج کتاب خواندن را نمیتوان به راحتی بر اساس پنس بر ساعت تخمین زد ولی من سعی کردهام با فهرست کردن کتابهایم و جمع کردن قیمتهایشان تا جای ممکن این کار را بکنم. میتوانم با در نظر گرفتن باقی مسائل، مخارجم در پانزده سال گذشته را با دقت خوبی تخمین بزنم.
این فهرست تنها شامل کتابهایی میشود که در آپارتمانم نگه میدارم. تقریبا همین اندازه کتاب هم در جای دیگری دارم، برای همین عدد نهایی را در دو ضرب خواهم کرد تا به مبلغ درست برسم. البته چیزهایی را هم در نظر نگرفتهام: نسخههای چرکنویس یا مخدوش، جزوات و مجلات، مگر آنکه در قالب کتاب صحافی شده باشند. کتابهای درسی قدیمی و موارد مشابه که در این یا آن کشو پیدا میشوند هم حساب نشدهاند. تنها کتابهایی را حساب کردهام که یا داوطبانه خریدهام، یا احتمالا خودم داوطلبانه میخریدم، و میخواهم نگه دارم. کتابهایی که در این دسته میگنجند ۴۴۲ عددند که از راههای زیر به دست من رسیدهاند:
۲۵۱ | خودم خریدهام (بیشتر دست دوم) |
۳۳ | دیگران برای من خریدهاند یا خودم با ژتون کتاب خریدهام |
۱۴۳ | نسخههایی که برای نقد به من داده شدهاند یا نسخهها مجانی |
۱۰ | کتابهای امانتی که پس ندادهام |
۵ | امانت موقت |
۴۴۲ | مجموع |
حتما میخواهید بدانید قیمتها را چگونه مشخص کردهام. برای کتابهایی که خودم خریدهام تا جای ممکن قیمت واقعی را منظور کردهام. کتابهایی که دیگران به من دادهاند یا امانت گرفتهام و پس ندادهام یا موقتا به امانت گرفتهام هم به قیمت واقعی حساب شدهاند، چون کتاب هدیه دادن، امانت گرفتن و بلند کردن در انتها کمابیش یربهیر میشوند. اگر بخواهیم سخت بگیریم، کتابهایی در تملک من قرار دارند که مال من نیستند اما خیلی از کتابهای من هم در تملک افراد دیگر است. برای همین میتوان قیمت کتابهایی که خریدهام ولی دیگر در اختیار ندارم را به حساب کتابهایی گذاشت که به دیگران تعلق دارند و در اختیار من هستند. از طرف دیگر کتابهایی که برای نقد یا مجانی به من داده شدهاند را نصفهقیمت حساب کردهام، چون برای نسخه دست دوم آنها بیشتر از آن پول نمیدادم و اگر هم علاقهای به خریدن آنها داشتم قطعا به سراغ کتابفروشیهای دست دوم میرفتم. در برخی موارد چارهای جز حدس زدن نداشتهام ولی اعدادم نباید خیلی پرت باشند(۱):
پوند | شیلینگ | پنس | |
۳۶ | ۹ | ۰ | خریدهام |
۱۰ | ۱۰ | ۰ | هدیه گرفتهام |
۲۵ | ۱۱ | ۹ | برای نقد و غیره |
۴ | ۱۶ | ۹ | امانت گرفتهام و پس ندادهام |
۳ | ۱۰ | ۰ | امانت موقت |
۲ | ۰ | ۰ | قفسه کتاب |
۸۲ | ۱۷ | ۶ | مجموع |
با اضافه کردن دسته دیگر کتابها به این دسته مشخص میشود که من در مجموع حدود ۹۰۰ کتاب دارم به ارزش ۱۶۵ پوند و ۱۵ شیلینگ. یعنی کتابهایی که در عرض ۱۵ سال جمع کردهام – و شاید هم بیشتر، چون برخی به دوران کودکیام برمیگردند. با این حال همان ۱۵ سال در نظر بگیریم. میشود ۱۱ پوند و ۱ شیلینگ در سال. اما مخارج دیگری هم وجود دارد که باید برای تخمین هزینه واقعی مطالعه کردنم در نظر بگیرم. روزنامهها و نشریات دورهای در جایگاه اول قرار میگیرند و فکر میکنم ۸ پوند در سال برایشان کافی باشد. با سالی هشت پوند میشود روزی دو روزنامه صبح و یک روزنامه عصر، هر آخر هفته دو روزنامه، هفتهای یک هفتهنامه و ماهی هم یک یا دو ماهنامه خرید. با این حساب، خرج سالانه میشود ۱۹ پوند و ۱ شیلینگ، اما هزینه کلی احتمالا از این بیشتر است. مطالعه و کتاب خواندن خرجهای نامرئی هم دارد. مثل حق عضویت در کتابخانه. در عین حال کتابهای ارزانی هم هستند که بعد از خریده شدن یا دور انداخته میشوند یا گم میشوند؛ مثل کتابهای انتشارات پنگوئن و موارد مشابه. با در نظر گرفتن بقیه مخارج، میتوان با اختصاص ۶ پوند در سال این هزینهها را هم پوشش داد. یعنی من در ۱۵ سال گذشته حدودا سالی ۲۵ پوند برای مطالعه هزینه کردهام.
سالی ۲۵ پوند شاید زیاد به نظر برسد ولی آن را با بقیه هزینهها مقایسه بکنید. تقریبا ۹ شیلینگ و ۹ پنس در هفته، یعنی معادل تقریبا ۸۴ نخ سیگار (مارک پلِیِر). حتی پیش از جنگ هم میشد معادل کمتر از ۲۰۰ نخ سیگار. هزینهای که با قیمتهای فعلی برای سیگار کشیدن میکنم از کتاب خواندن بیشتر است. مصرف توتون من در هفته برابر است با ۶ اونس. قیمت هر اونس توتون ۲/۵ شیلینگ است. یعنی نزدیک به ۴۰ پوند در سال. حتی پیش از جنگ، هنگامی که هر اونس توتون ۸ پنس بود هم هزینه توتون مصرفی من بیش از ۱۰ پوند در سال بود. اگر روزی یک لیوان آبجو به قیمت ۶ پنس را هم به آن اضافه کنیم، هزینهای که سالانه برای این دو کالا میکردم در حدود ۲۰ پوند بود. مبلغی که احتمالا خیلی بیشتر از میانگین ملی نبود. در سال ۱۹۳۸، سرانه سالانه مصرف توتون و نوشیدنیهای الکلی در این کشور برابر بود با ده پوند: ولی ۲۰٪ جمعیت زیر ۱۵ سال بود و ۴۰٪ هم زن بودند، پس هزینه کسانی که سیگار میکشیدند و نوشیدنیهای الکلی مصرف میکردند قطعا خیلی بیشتر از ۱۰ پوند بوده است. سرانه سالانه مصرف این دو کالا در سال ۱۹۴۴ بیش از ۲۳ پوند بود. اگر کودکان و زنان را در نظر بگیریم، ۴۰ پوند هزینه برای هر شخص معقول خواهد بود. شاید بتوان با سالی ۴۰ پوند روزانه یک پاکت سیگار وودباین و هفتهای شش لیوان کوچک آبجو خرید که به هیچ عنوان جیره چشمگیری محسوب نمیشود. البته امروزه با رشد قیمتها، از جمله قیمت کتاب طرف هستیم. با این حال، به نظر میرسد که هزینه مطالعه، حتی اگر کتاب بخریم و علاقه زیادی هم به نشریات دورهای داشته باشیم، بیشتر از مجموع هزینه مصرف سیگار و نوشیدنیهای الکلی نمیشود.
برقراری ارتباط میان قیمتی که برای یک کتاب میپردازیم و ارزشی که برایمان پیدا میکند کار سختی است. وقتی از «کتاب» صحبت میکنیم منظورمان رمان، شعر، کتابهای درسی، کتابهای مرجع، رسالات جامعهشناسی و خیلی چیزهای دیگر است. ارتباطی میان قیمت و تعداد صفحه وجود ندارد، بهخصوص اگر از روی عادت کتاب دست دوم بخریم. از یک طرف ممکن است برای یک شعر ۵۰۰ خطی ۱۰ شیلینگ پول بدهید و از طرف دیگر برای یک لغتنامه تنها ۶ پنس. آن هم لغتنامهای که ۲۰ سال از آن استفاده خواهید کرد. کتابهایی هستند که بارها و بارها خوانده میشوند، کتابهایی هستند که در خاطره میمانند و نگاه آدم به زندگی را عوض میکنند، کتابهایی هستند که هیچ وقت تا انتها خوانده نمیشوند، کتابهایی هستند که در یک روز خوانده میشوند و یک هفته بعد هم از یاد میروند. اما قیمت همه آنها میتواند یک اندازه باشد. اما اگر به مطالعه به چشم تفریح نگاه کنیم، انگار که به تماشای فیلمی در سینما رفته باشیم، میتوان هزینه تقریبی آن را مشخص کرد. اگر تنها رمان و ادبیات «سبک» بخوانید، و همه کتابهایتان را هم خریده باشید، و با فرض اینکه قیمت هر کتاب ۸ شیلینگ باشد و خواندنش هم ۴ ساعت طول بکشد، هزینه شما میشود ساعتی ۲ شیلینگ. نشستن در یکی از صندیلیهای گرانتر سینما هم تقریبا همین اندازه تمام میشود. اگر کتابهای جدیتری بخوانید و همچنان کتابهایی که میخوانید را بخرید، فرق چندانی در هزینههایتان ایجاد نمیشود. قیمت کتابها بیشتر خواهد بود ولی خواندن آنها هم زمان بیشتری میطلبد. در هر دو حالت کتابها مال شما باقی میمانند و میتوانید آنها را در زمانی دیگر به یک سوم قیمت بفروشید. اگر فقط کتابهای دست دوم بخرید، هزینه کتاب خواندن خود را بسیار کاهش میدهید. شاید چیزی در حدود ساعتی ۶ پنس. اگر کتابها را از کتابخانه خصوصی به امانت بگیرید، هزینه کتاب خواندن شما میشود ساعتی حدودا ۰/۵ پنس. هزینه امانت گرفتن کتاب از کتابخانه عمومی هم تقریبا صفر است.
همانطور که میبینیم، مطالعه یکی از ارزانترین تفریحات است. تنها تفریح ارزانتر گوش دادن برنامههای رادیو است. حال سؤال این است: مردم در بریتانیا به چه میزان برای مطالعه هزینه میکنند؟ آمار رسمی را پیدا نمیکنم ولی قطعا چنین آماری وجود دارد. ولی میدانم که پیش از جنگ سالانه ۱۵,۰۰۰ عنوان کتاب شامل کتابهای درسی و چاپ مجدد در این کشور منتشر میشد. اگر از هر کتاب ۱۰,۰۰۰ نسخه فروخته میشد – تخمینی خوشبینانه، حتی با در نظر گرفتن کتابهای درسی – سهم هر نفر برابر میشد با سالی ۳ کتاب. قیمت این ۳ کتاب احتمالا در مجموع از ۱ پوند هم کمتر میشد.
این اعداد و ارقام چیزی جز گمانهزنی نیستند و خوشحال خواهم شد اگر کسی آنها را اصلاح کند. ولی اگر تخمینهایم خیلی پرت نباشند، در کشوری که تقریبا همه مردمش باسوادند و خرج سیگار یک فرد نوعی در آن بیشتر از کل زندگی یک دهقان هندی است، چنین آماری مایه خجالت است. ادامه چنین وضعی را نمیتوان به گرانی خریدن یا امانت گرفتن کتاب نسبت داد و باید پذیرفت که مطالعه، به عنوان یک تفریح، به اندازه تماشای فیلم در سینما یا تماشای مسابقه سگهای تازی یا رفتن به میخانه مهیج نیست.
جورج اورول، ۱۹۴۶
----------------------------
(۱) در زمان اورول هر یک پوند برابر بود با بیست شیلینگ و هر یک شیلینگ برابر بود با ۱۲ پنس. سیستم پولی بریتانیا در فاصله سالهای ۷۱-۱۹۶۷ به تدریج به سیستم دهدهی تغییر داده شد.
0 نظر:
ارسال یک نظر